ماهواره؛

ماهواره؛

حوصلت سر میره و کنترل تلویزیون رو تو دستت میگیری و از کانال یک شروع میکنی ،
خوب طبق معمول چیزی نداره واسه تماشا ،یه نفر همینطور به تنهایی حرف میزنه،
شبکه بعدی،به به انگار شبکه اجاره یه سری افراد خاص، یعنی غٌرٌقٍ
شبکه بعدی... ، پشیمون میشی از روشن کردن تلویزیون ،ولی باید صبور بود و با صبر و بردباری
میزنی کانال بعد،و این شبکه هم چنگی به دل نمیزنه از سر اجبار مجبوری کمی هم به حرفها گوش
بدی شاید یک کلمه ،بدرد بخوره، نه .دوباره کانال رو عوض میکنی.
حالا بعد از اینهمه برنامه مفید و تاثیر گذار با اینکه خیلی دوستداری تلویزیون نگاه کنی، علی رغم
میل باطنی مجبوری خاموشش کنی.
انگار حوصلت بیشتر سر رفت؛و اینجاست که چندتا سوال فکرت رو سخت مشغول میکنه :
یکی اینکه ؛ واقعا ما چرا تلویزیون داریم؟
          دومی اینکه ؛ برنامه های تلویزیون طبق چه اصلی ساخته میشن؟
 ایا به فکر پر کردن وقت ما هستند؟

اینا هم خسته نباشن.

کاش قبل ازاجرای طرح جمع اوری دیشها و ماهواره ها از خونه مردم، طرح جمع اوری
برنامه های حوصله سربر تلویزیون رو بذارن، بعد اگر فرصت بود به طرحهای بعدی برسن...

شما هم واقعا خسته نباشین.